جریانی خطرناک به نام ترامپیسم
به گزارش شارژ 10، پیمان جهانگانی کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: ماه گذشته همه شاهد برگزاری انتخابات آمریکا بودیم. انتخاباتی که به شکل شگفت انگیزی مورد توجه همه جهان بود، به خصوص مردم ما.
بر اساس گزارش شرکت گوگل، ایرانی ها از نظر شاخص پیگیری این انتخابات، سومین ملت دنیا بودند. این موضوع در حالی است که خود مردم آمریکا در این گزارش آماری در رده نهم قرار دارند و این متأسفانه بیانگر موضوعی بسیار تلخ است که چرا سرنوشت معیشت مردم ما در گرو این انتخابات بود؟ عده ای را می دیدیم که فکر می کردند ادامه حضور ترامپ در کاخ سفید و فشار بیشتر او بر دولتمردان ایران، آن ها را ناچار به تغییر موضع و اصلاحات ساختاری برای بهبود شرایط سختی می نماید که همه گریبان گیرش هستیم. ولی از نظر نگارنده و با شناختی که از شخصیت و نفوذ اطرافیان ترامپ دارم چنین احتمالی به شکل صلح آمیز امکان پذیر نبود.
در واشنگتن خطوط قرمز و تهدید ها خیلی پررنگ کشیده شده بود. یک سری دیگر هم امیدوار بودند به پیروزی آقای بایدن و برگشت او به برجام و در نهایت برطرف تحریم ها و ثبات مالی که این نگاه در کوتاه مدت عملیاتی تر و واقع بینانه تر است به خصوص که بازگشت به برجام یکی از آیتم های مانیفست انتخاباتی بایدن بوده است. ولی به این گروه از طرفداران ایرانی باید گفت که این تغییر موضع و گشایش مالی و سیاسی موقتی است؛ یعنی برای درازمدت نمی توان روی آن حساب کرد.
حال سؤال عظیم تر اینجاست؛ چرا باید به نتیجه این انتخابات گریست؟ واقعا باید گریه کرد. واقعا جایی برای شادی نمی ماند. شاید انتخاب آقای بایدن کوچک ترین و کم اهمیت ترین نتیجه خروجی این انتخابات بوده است. چه برای ایران چه برای جامعه دنیای. در این انتخابات 71 میلیون جمعیت قدرتمندترین کشور دنیا یک صدا با صراحت لهجه گفتند ما با تبعیض نژادی مسئله ای نداریم، ما با ترویج بی عدالتی در سطح دنیا مسئله ای نداریم، ما با نقض قوانین بین الملل و بدعهدی مسئله ای نداریم، ما با کشتن اقلیت های قومی در کف خیابان های خودمان (آمریکا) چه برسد به سایر کشور ها مسئله ای نداریم، ما با تحریم به قیمت کشته شدن بچه های مردم از گرسنگی و بی دارویی مسئله ای نداریم و در نهایت ما با آقای ترامپ مسئله ای نداریم و بعضا او را فرستاده ای از غیب می دانند.
بله ترامپ بعد از بایدن صاحب بیشترین آرای تاریخ 244 ساله آمریکاست، بیشتر از باراک اوباما و تأسف بارتر از این موضوع که اگر آمریکا دچار این وحشت مردم از مرگ ومیر ناشی از کرونا نبود، امروز ترامپ چهل وششمین رئیس جمهور منتخب آمریکا بود، بدون شک. این گواه یک موضوع مهم تر است که نباید از آن غافل شد؛ آن هم اینکه جامعه و جامعه سیاسی آمریکا گرایش شدیدی به راست افراطی پیدا نموده و در بطن جامعه شاهد حضور گروه های جدید بسیار متشکل و نژادپرستانه هستیم که حتی از رژه مسلح در سطح خیابان ابایی ندارند. حالا در سطح سیاسیون شاهد تقویت نفوذ آن ها هستیم که حتی از آن ها هم گذر نموده و گرایش اصولگرایی از جمهوری خواهی هم گذر نموده و تبدیل به نئوفاشیسم شده.
سال 2017 بعد از اینکه ترامپ به کاخ سفید رفت، دکتر دیوید معتل، پروفسور اینترنشنال هیستوری در انگلیس با انتشار مقاله ای جنجالی و پرسروصدا در گاردین نوشت: آمریکا از نفوذ فاشیسم در امان نیست. در آن مقطع براساس شناختی که از قدرت دموکراسی در آمریکا داشتم، اظهارات این آقا به گوشم کمی ثقیل آمد، ولی هر چه از 2016 گذشتیم به این تئوری نزدیک تر شدیم.
هیچ وقت فکر نموده اید چرا حزب آقای بایدن با وجود برنده شدن در انتخابات سراسری نه تنها نتوانست کنترل سنا را به دست بگیرد بلکه در کنگره ای که بیش از دو سال در اختیار خودشان (دموکرات ها) بود کرسی از دست داد. این دقیقا بیانگر این موضوع است که رأی دهنده ها به بی کفایتی ترامپ درخصوص مدیریت کووید 19 رأی ندادند و با اصل جریان راست آنچنان مخالفتی ندارند. حال به این نکته می رسیم که آنالیز ماهیت بالینی یک جامعه، (یک کشور) نهایتا ترسیم کننده نقشه راه تعامل و تقابل با آن کشور است.
اصلا ما با چه کسی طرف هستیم؟ از این منظر حضور بایدن در کاخ سفید یک حادثه و شاید اقبالی برای جامعه دنیای بوده، ولی با جمع بندی موارد فوق این حلاوت و سرور طولانی نیست و خیلی زود از بین خواهد رفت. کرونا به زودی تبدیل به یک پدیده بی اهمیت می گردد. کمتر از دو سال دیگر انتخابات کنگره، همان سناریویی که در زمان آقای اوباما تجربه کردیم، شاهد خواهیم بود. ولی این بار با ترامپی عظیم تر و آرایی بیشتر، جامعه ای رادیکال تر با مطالباتی سلطه جویانه تر، یعنی جامعه ای در حال حرکت به طرف راست؛ بنابراین این فرصت کوتاه را باید غنیمت شمرد.
اگر قرار است برجام تثبیت گردد، اصلاح گردد، تغییر برجام، اصلاح برجام یا هر کار دیگری را که صلاح کشورمان است باید غنیمت شمرد و از یک لحظه هم نباید غافل بود، چراکه تأخیر و تعدیل گذر از این دولت و عدم تصمیم گیری های کلان دقیقا خاص دولت متحجر منطقه با راهبرد های آینده رژیم اشغالگر است، باید فرصت را غنیمت شمرد و نباید درنگ کرد.
منبع: فرارو