بردگان مشهور تاریخ
به گزارش شارژ 10، سیاه پوستان، امروز نزدیک به 14 درصد جمعیت 300 میلیون نفری ایالات متحده آمریکا را تشکیل می دهند. 500 هزار تن از نیاکان آنها، در فاصله سال های 1619 تا 1808 میلادی، برخلاف خواست خود، به عنوان برده از آفریقا به آمریکای شمالی انتقال یافتند.
روز بیست و هشتم اوت سال 1963 میلادی بیش از 200 هزار آمریکایی، از نژاد های گوناگون، در برابر بنای یادبود آبراهام لینکلن در واشنگتن گرد آمدند. هدف آنها، اعتراض به تبعیض نژادی و تحقیر همیشه سیاه پوستان بود.
مارتین لوترکینگ، رهبر رنگین پوستان، در این همایش گفت: رویای من این است که چهار فرزند خردسالم، روزی در کشوری زندگی نمایند که درباره آن ها نه برپایه رنگ پوست شان، بلکه بربنیاد شخصیت شان داوری گردد. مارتین لوترکینگ پنج سال بعد به قتل رسید، اما دیری نپایید که کنگره آمریکا با تصویب یک قانون، تبعیض نژادی را در عرصه های سیاسی، حقوقی و اجتماعی ممنوع اعلام نمود.
سیاه پوستان، امروز نزدیک به 14 درصد جمعیت 300 میلیون نفری ایالات متحده آمریکا را تشکیل می دهند. 500 هزار تن از نیاکان آنها، در فاصله سال های 1619 تا 1808 میلادی، برخلاف خواست خود، به عنوان برده از آفریقا به آمریکای شاقتصادی انتقال یافتند.
در مقابل در مناطق مورد استعمار اسپانیایی ها و فرانسوی ها آن ها را بر پایه قبیله و قومیت طبقه بندی کردند. حدود 217 سال از روزی که آخرین برده دنیا آزاد شد و کشور های دنیا پیمان لغو برده داری را امضا کردند می گذرد. پیمانی که بر اساس آن کشور های دنیا متعهد شدند آزادی همگانی را به رسمیت بشناسند و نظام برده داری را بعد از قرن ها سرنگون نمایند.
انتها برده داری، با انتها تبعیض نژادی همراه نبود. رنگین پوستان همچنان به وسیله جدایی نژادی و آموزش بی کیفیت مورد تبعیض قرار می گرفتند. گروه های عظیمی از سیاهان، در آرزوی شانسی بهتر، از مناطق کشاورزی جنوب به ایالت های شاقتصادی مهاجرت کردند و آمریکا را با پدیده مهاجرت داخلی روبه رو ساختند.
اما در شمال نیز اغلب سیاهان فرصت اشتغال نمی یافتند و مجبور بودند همچنان در محلاتی شبیه گتو، جدا از سفیدپوستان، در شرایطی همچنان نابرابر و سخت زندگی نمایند. در دهه های اخیر، سیاه پوستان، خاتمه توانستند موقعیت اجتماعی خود را بهبود بخشند و بخش قابل توجهی از آنان به طبقه متوسط پیوستند.
در سال 2002 نزدیک به 51 درصد سیاهان پیروز به اشغال پست هایی در سطوح مدیریت و کارمندی شدند که تا پیش از آن خاص سفیدپوستان بود. در سال 2003 تعداد فارغ التحصیلان دبیرستانی سیاه پوستی که وارد کالج یا دانشگاه شدند، به بیش از 58 درصد رسید که 23درصد بیش از سال 1982 بود.
در همین سال، تعداد دانشجویان سفید پوست دانشگاه ها و کالج های ایالات متحده آمریکا تنها 8 درصد بیش از سیاه پوستان بود. تا پیش از راه یافتن باراک اوباما به کاخ سفید واشنگتن، تنها سه سیاه پوست توانستند در عرصه سیاست آمریکا یک مقام عالی را به خود اختصاص دهند.
در سال 1972 شرلی چزوم به عنوان نخستین سیاه پوست به کنگره راه یافت. در سال 1989 کالین پاول ابتدا به ریاست ستاد ارتش و سپس به وزارت امورخارجه منصوب شد و در سال 2005 کاندولیزا رایس به عنوان نخستین زن سیاه پوست، اداره سیاست خارجی آمریکا را به دست گرفت.
در تاریخ نام چهره های سرشناسی برای رسیدن به آزادی کوشش کردند و نامشان جاودانه شد. در این گزارش به معرفی 10 چهره سرشناسی پرداخته ایم که برای مبارزه با تبعیض نژادی حماسه آفریدند.
1- اسپارتاکوس
مرد شماره یک فهرست معروف ترین برده های دنیا اسپارتاکوس است که اگرچه برده بود، اما علیه روم به پاخاست و رهبری انقلاب ضدبرده داری سوم را بر عهده گرفت. او که در کودکی توسط راهزنان ربوده شده بود، به عنوان برده به فروش رسید و بعدها، در جوانی پیروز به فرار شد و آموزش های گلادیاتوری دید.
بعد از آن کمپی برای ساماندهی قیام خود راه انداخت و بردگان دیگر را دعوت به همراهی در سپاه خود کرد. قیام او سراسر روم را به حرکت واداشت و بردگان در کشور های اطراف، دست به شورش زدند و اربابان خود را کشتند و اموال آن ها را به آتش کشیدند.
او چندین سال در برابر سپاه منظم و مجهز روم پایداری کرد و در نهایت به همراه 6 هزار نفر از سپاهیانش به صلیب کشیده شد.
2- ازوپ
ازوپ که او را به عنوان یکی از نویسندگان اسلاوتبار یونان و افسانه پرداز معروف این کشور می شناسند، یکی دیگر از بردگانی بود که توانست از دنیای بردگی به شهرت تاریخی برسد. هرودوت می گفت: ازوپ برده ای از اهالی سارد بود.
او پس از آزادی به شهر های بسیاری سفر کرد. به دربار کراسوس پادشاه لیدیه رفت و به خدمت او درآمد، اما به دلیل یک درگیری اقتصادی در شهر دلفی کشته شد. از ازوپ 304 افسانه به جا مانده که بسیاری از آن ها را شعرای ایرانی مثل ناصرخسرو و مولانا به نظم درآورده اند.
3- سنت پاتریک
سنت پاتریک روحانی مسیحی بود که در ترویج دینداری میان ایرلندی ها در قرن پنجم بعد از میلاد کوشش بسیاری کرد. جزئیات زندگی سنت پاتریک چندان روشن نیست، اما گفته می گردد که او در نوجوانی به عنوان برده در ایرلند فروخته شد و 6 سال بعد توانست به فرانسه فرار کند. جایی که بعد ها در آن راهب شد. سنت پاتریک در سال 432 میلادی به عنوان میسیونر به ایرلند بازگشت و توانست دین مسیحیت را در میان مردم رواج دهد.
4- فردریک داگلاس
فردریک داگلاس برده زاده ای بود که در ایالت مریلند آمریکا متولد شد و بعد ها تبدیل به یکی از رهبران عظیم ضد برده داری در آمریکا شد. فردریک که به عنوان برده متولد شده بود، صاحبان زیادی داشت و آنقدر خوش شانس بود که همسر یکی از صاحبانش به او اجازه داد درس بخواند.
هر چند این فرایند با آگاه شدن ارباب متوقف شد و فردریک از ادامه تحصیل بازماند، اما همین جرقه ای شد تا به آزاد شدن فکر کند. فردریک داگلاس دو بار اقدام به فرار کرد، اما پیروز نشد. در نهایت در 3 سپتامبر 1838 توانست از دست صاحبش بگریزد و به نیویورک برود.
در نیویورک فعالیت های ضد برده داری اش را آغاز کرد و خیلی زود به عنوان یک سخنران محبوب شناخته شد. او در سال 1845 کتاب روایت زندگینامه فردریک داگلاس، یک برده آمریکایی را نوشت و بعد ها با ارتباطی که با آبراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا در زمان جنگ داخلی آمریکا داشت توانست یکی از رهبران این جنگ و مشاور مخصوص رئیس جمهور لینکلن گردد و بعد از جنگ پست های عظیم دولتی را پذیرفت.
5- انریکه ازمالاکا
انریکه ازمالاکا که به نام هنری سیاهه هم معروف بود، در قرن 16 میلادی برده شخصی فردیناند ماژلان، دریانورد پرتغالی بود.
ماژلان در سال 1511 او را خرید و در سفری که عرض اقیانوس آرام را پیمود او را همراه خود برد. به این ترتیب انریکه توانست لقب اولین برده دریانورد و دنیاگرد را به خود اختصاص دهد که در بسیاری از نقاط به همراه اربابش ماژلان اولین انسانی بوده که به آن قدم گذاشته.
انریکه پایه گذار دنیاگردی فرهنگی در دنیا به حساب می آید که به بومیان مناطق دور دست صحبت کردن به زبان خودش یعنی مالایی و اسپانیایی را آموخت.
6- جیمز سامرست
جیمز سامرست جوانی سیاه پوست و اهل جامائیکا بود که توسط یکی از مقامات دولتی انگلیس در افریقا به بردگی گرفته شد و بعد ها با ارباب خود به انگلستان مهاجرت کرد. او در انگلستان به جریانات ضد برده داری پیوست و حتی با سرنموده معروف این جریانات گرانویل شارپ همکاری داشت.
سامرست در آن موقع نام کوچک نداشت و بعد ها وقتی مسیحی شد نام جیمز را برای خود برگزید. او بعد از فرارش دوباره دستگیر شد و محاکمه او در نهایت حکم انتها برده داری در انگلستان را امضا کرد.
7- نات ترنر
نات ترنر کسی است که هر جا صحبتی از جنبش های ضد برده داری می گردد، نامش به گوش می خورد. او برده سیاه پوست آمریکایی بود که در سال 1831اولین شورش پایدار بردگان را در تاریخ آمریکا رهبری کرد. او معتقد بود که رسالتش رهایی دادن مردم از اسارت و بردگی است و در راستای همین رسالت هم شورشی را به نام قیام ساوث همپتون ترتیب داد که در آن 50نفر از سفیدپوستان کشته شدند.
این حرکت اگرچه نوپا و ساختارشکنانه بود، اما با دستگیری، محاکمه و اعدام ترنر و 16نفر دیگر از شورشیان، مبارزات آن ها خاموش و قوانین سختگیرانه تازه ای برای کنترل بردگان وضع شد.
8- عمار بن یاسر
عمار بن یاسر هم یکی دیگر از برده های ماندگار در تاریخ است که پدر و مادرش یاسر و سمیه نیز جزو بردگان آزاده ای بودند که در اولین صف ایمان آورندگان به اسلام قرار داشتند. عمار را ابوبکر آزاد کرد و او در باقی عمرش تقریبا در تمامی غزوات پیامبر اکرم (ص) حضور داشت و بعد از رحلت ایشان با امام علی (ع) بیعت کرد.
9- آبرام پتروویچ
ژنرال اعظم، آبرام پتروویچ، پدرعظیم الکساندر پوشکین یکی دیگر از 10 برده معروف دنیا است که در قرن 17 و 18 میلادی به عنوان یک برده آفریقایی به روسیه منتقل شد، اما بعد ها توانست موقعیت خود را ارتقا داده و از دنیای بردگی فاصله بگیرد.
او در زمینه مهندسی نظامی مشغول شد و بعد ها فرمانداری روال را در دست گرفت و مشاور پطر کبیر در جنگ های روسیه شد. نوه آبرام، الکساندر پوشکین که یکی از معروف ترین شاعران روس است، رمانی درباره پدرعظیمش نوشت که هیچ وقت به انتها نرسید.
سال گذشته ژرار کوربیو، کارگردان بلژیکی، ساخت فیلمی را بر اساس کتاب آبرام گانیبال پدر عظیم سیاه پوشکین آغاز کرد که در آن زندگی گانیبال در دربار شاهان آفریقا، اسارت او در ترکیه و بالاخره رسیدن تا درجه سرداری اش تصویر شده است.
10- مارگارت گارنر
مارگارت گارنر قبل از جنگ های داخلی آمریکا برده بود. او در ژانویه سال 1856 از دست اربابش فرار کرد و به امید پیدا کردن یک پناهگاه به سین سیناتی رفت. اما اربابانش او را دستگیر کردند و مارگارت، تصمیم گرفت دختر 2 ساله اش را با چاقوی قصابی به قتل برساند تا سرنوشتی مشابه خودش پیدا نکند.
کاری که مارگارت را در جامعه آن روز های آمریکا بدنام کرد و او اگرچه به خاطر این قتل مجازات نشد، اما همراه با دختر 9 ماهه اش مجبور به بازگشت به کنتاکی شد. در راه، اما قایقی که مارگارت سوار آن بود در آب فرو رفت و نوزاد مارگارت غرق شد.
مارگارت که حالا مسرور بود کودک 9 ماهه اش را از دست داده، خودش را غرق کرد تا ماجرای تلخ او در رمانی به نام دلبند نوشته تونی موریسون روایت گردد. این رمان در سال 1988 برنده جایزه پولیتزر شد. درباره مارگارت آهنگ های زیادی ساخته شده و ریچارد دنیل هم اخیرا اپرایی را به یاد او در دیترویت اجرا نموده است.
منبع: فرادید