ماجرای اقبال مخاطبان ایرانی به سریال های ترکی و کره ای ، اگر جذب مخاطب فرمول داشت همه آن را کپی می کردند ، در ترکیه هم زمان 140 سریال در حال ساخت است
به گزارش شارژ 10، حمیدرضا پگاه، بازیگر سینما و تلویزیون، درباره سریال های آسیایی می گوید: صنعت سریال سازی کره و ترکیه، اروپا و امریکا را هم تسخیر نموده. گرچه ترکیه در عرصه سینمای هنری چندان دیده نشده اما کره با کارگردان هایی مانند کیم کیو دوک و کار وای دارای تنوع سلیقه است.
خبرنگاران - فرشاد شیرزادی: حمیدرضا پگاه برای مصاحبه معمولاً به راحتی اعتماد نمی نماید. باید مطمئن باشد که آنچه از فکر و زبانش برمی آید، تحریف نگردد؛ در این صورت در حد تجربه هایش به عنوان یک بازیگر خوش استایل که دارای توانایی تکنیکی و غریزی توامان است، برایت موضوع مورد نظر را می گشاید.
با پگاه درباره سینمای کره جنوبی و علت اقبال مخاطبان ایرانی به ویژه تین ایجرها به این صنعت پرداخته ایم. رجوع به سینما و سریال سازی کشور همسایه، ترکیه و سینمای کره هم بخش های گریز ناپذیر بحثمان بود تا موضوع روشن تر گردد.
چرا به ویژه در سال های اخیر استقبال مخاطبان ما نسبت به سریال های کره ای و ترکیه ای قابل توجه شده؟
سینمای کره را بیشتر از سریال سازی اش دنبال نموده ام. شناخت نسبی ای هم نسبت به سریال های ترکیه ای دارم. البته از استقبال مخاطبان نسبت به سریال های کره ای و تنفیلیکس اطلاع دقیقی دارم. به حدی که سریال های اسپانیایی و اروپایی هم به وسیله شرکت های سازنده کره ای فراوری و پخش می شوند.
در بازار سرمایه داری امروز چه منطق و قانونی نهفته است که این گونه کارهای هنری بازار می یابند؟
واقعیت پس پرده پاسخ این پرسش بزرگ را باید از یک یا چند کمپانی بزرگ شنید. اما من در حد تجربیات و اطلاعات خودم می توانم اظهار نظر کنم. صد البته برای اظهار نظر دقیق هم باید ده ها کمپانی فراوری و ساخت در کشور کره را زیر ذره بین گرفت تا اطلاعات همه سویه و دقیق یافت.
- کره جنوبی سومین کشوری است که به مراسم اسکار راه می یابد
- پیش بینی ها برای جشنواره های کن و ونیز | کدام فیلم های ایرانی در این جشنواره ها حضور می یابند؟
- خلق شخصیت شرور سریال بازی مرکب از روی ترامپ
بگذارید پرسش را دقیق تر بگویم. با توجه به تجربه های بازیگری تان در سینما و تلویزیون چه چیز باعث می گردد که یک کار دیده گردد؟ چرا به فرض یک کار دیگر دیده نمی گردد و یک اثر با پسند انبوه مخاطبان روبه رو می گردد؟ هم در بعد داخلی و هم جهانی.
می خواهم در یک کلام بگویم که اثری که مورد توجه قرار می گیرد، به هیچ عنوان لازم نیست صد در صد به لحاظ هنری درخشان باشد. اما یک نکته در آن نهفته است که آن اثر توانسته مخاطب خودش را بیابد و برای آن دسته از مخاطبان، اثر فراوری کند. موضوع به همین سادگی است اما در ادامه به مسایل پیچیده تری می رسیم که شاید در بدو امر نتوان چندان آنها را ساده سازی کرد. دست کم فعلاً و در حد توان درک خودمان.
یکی از پرسش های محوری من این است که سریالی مانند بازی ماهی مرکب که به لحاظ کیفیت هنری از درخشش چندانی میان نخبگان و اهل هنر برخوردار نیست، مورد توجه نوجوانان ما قرار می گیرد. حتماً مجذوب کنندهیت هایی داشته که جذب آن شده اند. علت آن جذب شدن چه شاخصه ها و احیاناً بازدارنده هایی است؟
اگر یک کار دیده گردد و مخاطب را جذب کند، فرمول ندارد. اگر فرمول خاصی داشت و می شد از روی آن کپی کرد و کاری انجام داد که اثر به فروش برسد و مورد پسند توده مردم قرار گیرد، همه کارها یک مقدار دیده می شد و مخاطبان را جذب می کرد. این قاعده هم، شامل فیلم ها و سریال های خارجی می شد و هم داخلی. اگر چنین بود بعضی آثار در مدیاها و پلتفرم های مختلف همیشه با اقبال روبرو می شدند. سخنم این است درخشان شدن و با اقبال روبرو شدن که صدالبته دو موضوع فرق دارد، فرمول ندارد که بتوان آن را کپی کرد. اگر چنین بود، به کنایت شاعرانه شاید می توان گفت، چینی ها در این عرصه هم می توانستند جهان را تسخیر نمایند!
به نظرتان و با توجه به تجربیاتتان در بازیگری در سینما و تلویزیونمان چه چیز برای مخاطب امروز، مخاطب ایرانی و به ویژه نوجوان ها - با توجه به اشاره ای که مثلاً به بازی ماهی مرکب کردم- اهمیت دارد؟
نکته مهم این است که در حال حاضر با توسعه اینترنت جهان کوچک تر شده و ارتباطات آسان. یعنی بچه های ما از کودکی می توانند کارتون های با کیفیت ببینند. این موضوع هم از بعد قصه و روایت فیلم صادق است و هم به لحاظ کار تصویری و کارگردانی و اجرا. هنگامی که شما می پرسید چه کاری چه معیاری باید داشته باشد باید لاجرم آن را با زمانی مقایسه کرد که شبکه یک و دو داشتیم و یک پلنگ صورتی و چند انیمیشن لهستانی و بس.
این گستردگی آسیب وارد نموده یا مسبب خیر شده؟
نمی توان سریع نسخه پیچید و تکلیف موضوع را روشن کرد. باید موضوع را ابتدا به دقت آنالیز کرد. اما دست کم می توان دید که امروز عرصه به قدری گسترده شده که حتی پلتفرم های ایرانی هم رقابت تنگاتنگی با هم دارند. کارتون و انیمیشن و فیلم و سریالی نیست که نوجوان ها و جوان ها و بچه ها بخواهند ببینند و وجود نداشته باشد یا بهتر بگویم نتوانند ببینند. وقتی دسترسی آنها زیاد است، نمی توان خیلی سریع موضوع را ساده سازی کرد. نمی توان به فرض ذیل چند محور موضوع را دسته بندی کرد و گفت بریم به فلان سمت معناسازی و فلان موضوع را برای مخاطب بسازیم تا همه جذب شوند. موضوع چنان که به نظر می رسد و بعضی ها تصور می نمایند، ساده نیست.
پس عامل اصلی پیروزیت این سریال ها چیست؟
همه جای جهان، آنهایی پیروز اند که اتاق فکرهای بزرگ دارند و با سرمایه های هنگفت، سرمایه گذاری می نمایند و از حداقل محدودیت ها برخوردارند. مجموعه این ها باعث می گردد که چندین و چند کار پیروز ساخته گردد. صد البته همه کارهای آنها هم که پیروز و درخشان نیست. اما در این بین و این خیل تعدادی سریال، انیمیشن و فیلم سینمایی پیروز از آب در می آیند. اما از سوی دیگر به قدری بازار گسترده است و فراوری وسیع، که حتی کار میانه و ضعیف هم همچنان وجود دارد.
اهمیت قصه در این بین که اشاره کردید، چقدر است؟
نویسندگان حرفه ای متعدد در این بین با علایق و سلایق مختلف کار می نمایند. شرایط برای این نویسندگان نیز مهیا است تا کار شسته رفته باشد. دقیقاً همان چیزهایی که ما در بسیاری جاها از جمله رسانه ملی فقدانش را حس می کنیم.
شما چند سلیقه مختلف در عرصه سینما و سریال سازی ما می بینید؟ تعارف نداریم و واقعیت را می گویم که اعمال سلیقه اغلب یک نگاه واحد تسری می یابد. بیشتر از آنکه در این عرصه ها تنوع داشته باشیم، دست بر قضا با محدودیت روبه روییم. همیشه گفته ام که سلیقه ها در کشورمان باید به قدری متنوع باشد که بیننده آنچه را می خواهد پیدا کند.
به پلتفرم های دیگر و تنوعی که وجود دارد هم هم اشاره کردید. آنها چقدر با استاندارهای روز کشورهای متعارف خاورمیانه فاصله دارند؟
در همین خاورمیانه، صنعت سریال سازی ترکیه، تجارت قابل ملاحظه ای را به خودش اختصاص داده است. هم در حوزه خلیج فارس بیننده دارد و هم امریکا و اروپا. ترک ها هم ملتی بوده اند که به اقصی نقاط جهان مهاجرت نموده اند و شکل فیلم هایشان هم به گونه ای است که پسندیده شده. برای سریال آوای باران آنجا بودیم، می گفتند، 110 شبکه خصوصی دارند و هم زمان 140 سریال در حال ساخت است! خب این رقم قابل ملاحظه است! نگاه به سینما و سریال سازی در کشور همسایه مان، نگاهی تجاری-صنعتی است و در پی آن است که مخاطب جذب کند.
حتی در سینمای روشنفکری و به نوعی معناگرا همین کشور همسایه مان هم مدعی است. فیلم در محو شدگی (IN THE FADE) از فاتح آکین، کارگردان ترک تبار به خوبی از عهده انتقال معنا به شکل خردورزانه در مقوله مهاجرت و مصائبش برآمده است. شرایطی که بخش هایی از آن شاید بی شباهت به کشور ما لااقل در دهه های گذشته، نباشد.
بله. نمونه از این دست کارگردان ها هم اتفاقا در آنجا وجود دارد. سینمای هنری هم دارند اما تعدادش کم است و فراوری فیلم در این عرصه چندان قدرت و قوت ندارد یا بهتر بگوییم، به چشم نیامده و دیده نشده. فاتح آکین یکی از آنهاست. اما در عرصه سریال سازی حرف نخست را می زنند. واضح تر بگوییم در آسیا فقط کره ای ها در موسیقی و سریال سازی به پای آنها می رسند.
کره هم همچنان در عرصه سینما با فیلم هایی مانند انگل(PARASITE) مدعی است و راه تجاری کارهای هنری-روشنفکری فیلمهایی مانند بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار(SPRING, SUMMER, FALL, WINTER AND SPRING) را ادامه می دهد. حتی شخصیت نخست این سریال که همان عارف کره ای است در سریال بازی ماهی مرکب ایفای نقش می نماید. یعنی هم در عرصه سینما دیده می شوند و هم در سریال کارشان را ادامه می دهند. دو سویه و به قول تهرانی ها دو قبضه! نظرتان درباره سینمای معناگرای کره در کنار صنعت سریال سازی اش چیست؟ اقبال حتی به سینمای کره هم در ایران کم نبوده است!
شنیده ام که همان بازیگر است. آنچه از کره ای ها در عرصه سینما مطرح شده و ما دیده ایم تأویل پذیر بوده اند و برای ما هم که مانند آنها شرقی هستیم، مجذوب کننده است. ریتم سینمایشان را در صنعت فیلم سازی می پسندم. ریتم خاص خودش را دارد و با سینماهای دیگر کاملا فرق دارد. به فرض نگاه به قصه، نوع روایت وونگ کار وای(WONG KAR WAI) را می پسندم.
گرچه انگل را به شخصه در بخش آخر به لحاظ مضمونی چندان نپسندیدم اما به لحاظ اجرا و کارگردانی کار خوبی بود. آنچه باعث شده سینمای کره و سریال سازی اش فراگیر گردد و پیروز باشد، این است که در آنجا همه سلایق با هم کار می نمایند. با هر نگاه و نحله و دیدگاه.
منبع: همشهری آنلاین