شهرت، آب و نان ندارد

به گزارش شارژ 10، بهروز بقایی برای دهه پنجاهی ها و شصتی ها کلی خاطره تصویری ساخته. از سریال و فیلم بگیرید تا تئاتر و نمایش.آن سال ها چند نفر بودند که خلاقانه ترین کارها را برای تلویزیون می ساختند؛ زنده یاد مسعود رسام، بیژن بیرنگ، علی خودسیانی، رضا عطاران و بهروز بقایی.

شهرت، آب و نان ندارد

مثلا همه ما جهانی شیرین دریا را به خاطر داریم؛ همسران و خانه سبز. بقایی در این میان از همه فعال تر بود، هم کارگردانی می کرد و هم بازیگری و گاهی هم می نوشت.

بلد بود خانواده را چطور صمیمی و گرم نشان دهد که با دیدن کارهایش فکر کنیم وسط یک خانواده بی نظیر داریم زندگی می کنیم. بقایی که امروز 67 ساله می گردد چند سالی است به دلیل سکته کم کار شده. در سالروز تولدش با پسرش بهرنگ هم صحبت شدم تا درباره پدرش بگوید.

بهرنگ نوازنده، نقاش و نویسنده است. رمان مدار بدون باد را سال 96 منتشر نموده و این روز ها مشغول نوشتن دومین رمانش است. بهرنگ نوه دختری زنده یاد مرتضی احمدی است.

اول از حال و شرایط جسمی و روحی پدر برایمان بگویید.

مدتی است به رشت نقل مکان نموده اند و در این شهر زندگی می نمایند.کارهای سنگین که نمی تواند فعلا انجام دهد و بیشتر ورک شاپ ها و کارگاه های کوچک برگزار می نمایند.

رفتن به شمال خودخواسته است یا به دلیل شرایط جسمی مجبورند از تهران بروند؟

خودخواسته است. تهران برای کار بهتر و ارتباطاتش با دوستان و همکارانش بیشتر است، اما در شمال از نظر آب و هوایی و آرامشی که دارد بهتر است. عمه هایم شمال زندگی می نمایند و بیشتر می توانند از او مراقبت نمایند.

بهروز بقایی به عنوان هنرمند از زاویه دید شما چگونه آدمی است؟

سخت است فعالیت های هنری پدرم را از شخصیت واقعی اش جدا کرد. صداقت و شفاف بودن شاخصه اصلی اوست، چه زمانی که به عنوان آرتیست فعالیت می نماید و چه در زندگی واقعی و شخصی و خصوصی اش. صداقت درخشان ترین نقطه زندگی پدر است.

صداقت و شفافیت در هنر یعنی چه؟

خلاصه اش به نظرم یعنی آن چیزی که هنرمند، اثر هنری اش را بدون در نظر دریافت حاشیه های موجود در اجتماع یا سود و زیان های شخصی می سازد. واقعیت را بدون در نظر دریافت امورات اقتصادی بیان کردن. این که هنرمند به این فکر نکند که الان چه چیزی مد شده یا به اصطلاح توی بورس است و خریدار دارد. اثری را ارائه کند که احتیاج مردم و جامعه است. شفافیت زمانی رخ می دهد که فرد یا هنرمند با خودش صادق باشد و به این فکر کند اثری که می سازد تمام چیزی است که باید انجام دهد و کم نگذارد در هیچ موردی.

یعنی همان باوری که بعضی می گویند اگر کار خلاقانه را انجام دهی و رویایت را دنبال کنی، پول هم به دنبالش خواهد آمد؟

لزوما همواره اینجوری نیست، به خصوص اگر در دوره ای طولانی در جهت شفافیت و صداقت حرکت کنی. اتفاقی که برای پدرم اتفاق افتاده و اکنون آقای بهروز بقایی در نقطه ای ایستاده که مخاطب باورش نموده و این باور خدشه ناپذیر شده. در دوره هایی پدر با همین روش کار نموده و پول هم به دستش رسیده و گاهی چنین نبوده. اما اگر پول همواره در این جهت نباشد، موفقیت اما تضمین شده است.

آقای بقایی در دوره هایی پرکار بودند. اوضاع اقتصادی شان چطور بود در آن سال ها و اکنون چگونه است؟

دوره پرکاری که اتفاقا با موفقیت همراه است، اوضاع اقتصادی به راه تر است و برعکسش هم صادق است.کم کاری و بیکاری، بی پولی به همراه دارد. در کشور ما فرق نمی نماید هنرمند باشی و در دوره ای اتفاقا هنرمند خلاقی هم باشی.کار که نکنی پولی به دست نمی آوری. این به شهرت هم ربطی ندارد. پدرم در همه دوره بیماری اش شهرتش از بین نرفت، اما این شهرت برایش درآمدزا نبود.

ما ایرانی ها سنتی داریم به نام اندوخته روز مبادا. پدر چنین اندوخته ای دارند؟

راستش من زیاد در جریان امورات اقتصادی پدر نیستم. حتما چنین کاری نموده به عنوان فردی که در این جامعه زندگی می نماید و حواسش به امور اقتصادی بوده. پدرم مرا در جریان دخل و خرج زندگی اش قرار نمی دهد، اما کاملا در جریان امور اقتصادی من هستند و همواره حواسشان هست چطور زندگی را می گذرانم.

آقای بقایی را می توان پدر سنتی ایرانی دانست؛ پدری که حواسش به فرزندش است اما خودش توقعی از فرزند ندارد؟

نه. پدرم تنها در امورات اقتصادی نیست که مستقل عمل می نماید و سنگ تمام می گذارد، او در همه موارد کامل است. در روابط خانوادگی، در امور کاری و بقیه موارد. ما مانند دو دوست در کنار هم هستیم و من از تماشای زندگی ایشان خیلی چیزها یاد می گیرم.

در برنامه خندوانه با بیماری ای که درگیرش بود بخشی به نام سفر را اجرا می کرد با همه سختی هایش.این کوشش و از پا نیفتادن ریشه در کجا دارد؟

منحصر به پدر من نیست.نسلی که پدرم به آن تعلق دارد و نسل قبل تر از او، مسؤولیت پذیری بالایی داشتند که به نظرم الان کمیاب شده. دغدغه ای که برای خوب اجرا کردن یک کار دارند فراتر از یک علاقه شخصی است، بلکه یک مسؤولیت اجتماعی است که بر دوش خود احساس می نماید و باور دارد باید سهم خود را به تمامی پرداخت کند. بیماری پدر و شدت دریافت آن در همین تعهد به کار ریشه دارد. بازیگر نمایش آقای مرزبان بود و ما متوجه ضعف و تحلیل جسمی ایشان شدیم. عمه هایم در کار پزشکی و پرستاری هستند. وقتی پدر را دیدند، متوجه یک نارسایی شدند. احتمال دادند از بیماری کلیه باشد، چرا که پدر چند سالی بود با آن دست به گریبان بود. آنها تصمیم دریافتد برای انجام آزمایش پدر را به رشت ببرند. پدر صبر کرد تا روزی که نمایش، تعطیل هفتگی داشت به رشت رفت و آزمایش ها که گرفته شد متوجه شدند نارسایی قلبی است و باید بستری گردد؛ اما پدر قبول نکرد، گفت شش روز از نمایش مانده و من باید سرکار بروم و امکان ندارد کارم را رها کنم. یادم هست بیمارستان از ما تعهد گرفت و پدر را مرخص کرد. هنگام برگشت در جاده پدر دچار سکته قلبی شد و دیگر به دوران قبلی اش برنگشت. برای شش شب اجرا، پدر کوتاه نیامد و از مسؤولیت شانه خالی نکرد. الان البته تعاریف تغییر نموده و هنرمندان سراسر جهان به سلامت خودشان اهمیت می دهند؛ اما برای نسل پدرم تعهد و مسؤولیت کاری فراتر از سلامت شخصی بود.

بهروز بقایی نوه دار هم شده و گویا این بچه حالش را خیلی خوب می نماید.

بله. پسرم یونا یک سال و نیمه است و بابا ارتباط بسیار زیبایی با او دارد. بچه ها برای پدرم همواره اولویت داشته و دارند. فرق نمی نماید بچه، نوه اش باشد یا بچه فامیل یا بچه های همسایه و دیگر بچه های ایران. از زمانی که به یاد دارم، پدر همواره برای بچه ها کتاب می خرید ، کتاب می خواند یا اسباب بازی های خلاقانه تهیه می کرد و برای آنها زیاد وقت می گذاشت. الان هم یونا و پدر ارتباط خوبی با هم دارند که بسیار لذتبخش و زیباست.

برای امروز که تولد بهروز بقایی است برنامه خاصی دارید؟

با شرایطی که کرونا به وجود آورده نه ما می توانیم به رشت برویم و نه پدر می تواند بیاید؛ اما امیدوارم بتوانیم جشن تولد آنلاین و خوبی برایش برگزار کنیم.

شما به پدر یاری اقتصادی می کنید؟

خیر! خدا را شکر هیچ وقت احتیاجمند من نشده و همواره از پس همه چیز برآمده.آدم توانمندی است و خدا را شکر فارغ از یاری اقتصادی دیگران زندگی می نماید. البته این روش زندگی این درس را به من داده که باید همواره روی پای خودت بایستی.گاهی شرایط خوب است و گاهی نیست.گاهی کار هست، گاهی نیست و در هیچ زمانی نباید به ورطه استیصال بیفتی.خودش هرگز وارد فاز ناتوانی نشده و مشی زندگی اش این است که باید در هر شرایطی خودت از پس زندگی بربیایی. این را من عملا از پدر یاد گرفته ام نه فقط در حرف.

طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 16 شهریور 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: sharj10.ir شناسه مطلب: 1093

به "شهرت، آب و نان ندارد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شهرت، آب و نان ندارد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید