حسادت ناسالم، زندگی مشترک را نابود می نماید - شارژ 10

اما حسادت زیاد یا همیشگی در یک رابطه اصلا سالم و درست نیست. چون نشاندهنده حس عدم اطمینان در وجود فرد حسود است. شاید حسادت در یک رابطه عاشقانه در ابتدا جالب و جذاب به نظر برسد، اما اینکه بخواهید مدام با هم باشید (انگار تمام دنیای شما در وجود طرف مقابل تان خلاصه شده یا برعکس)، در بلند مدت تبعات مضری خواهد داشت.

حالا از کجا می توانید متوجه شوید حسادت های همسرتان ناسالم است؟ بگذارید شخصی ترش کنیم؛ از کجا باید بفهمید حسادت های شما در خصوص همسرتان سالم اند یا ناسالم؟ آیا علائم بخصوصی وجود دارد؟ آیا فکر می کنید حسادت های شما طبیعی است؟

دوست دارید 7 روز هفته و 24 ساعت شبانه روز با همسرتان باشید

بله این طبیعی است که وقتی پیش همسرتان نیستید دلتنگش شوید، مخصوصا اگر عادت نموده اید همواره با هم باشید. اما اگر دل تان می خواهد همسرتان فقط و فقط پیش خودتان باشد و خارج از رابطه تان هیچ زمانی را سپری نکند، ماجرا فرق می نماید.

اگر همسرتان را فقط برای خودتان می خواهید و دوست ندارید او نیز دنیای خودش را کشف کند عشق تان خودخواهانه است، زیرا می ترسید او را از دست بدهید، بنابراین تا جایی که ممکن است محدودش می کنید. عاشق واقعی، معشوق را آزاد می گذارد تا خودش را پرورش دهد، رویاهایش را دنبال کند و با آدم های جدید آشنا گردد. اگر معشوق تان در خاتمه باز هم با شما بماند، پس او نیز عشق خود را به شما ثابت نموده است.

هر دقیقه ای که با هم نیستید او را چک می کنید

اینکه هر وقت همسرتان در کنار شما نیست، مدام به او زنگ بزنید یا پیغام بدهید نیز علامت دیگری از حسادت ناسالم است. اگر قرار باشد هر زمان که همسرتان جلوی دیدتان نیست دچار اضطراب و واهمه شوید، یعنی واقعا به او اطمینان ندارید. این رفتار به سلامتی تان نیز آسیب می زند، زیرا همواره مضطربید و استرس دارید.

اگر عادت دارید همواره در خصوص جزء به جزء کار های و فعالیت های همسرتان بپرسید و از همه چیز سردرآورید، مطمئن باشید به زودی زمانی می رسد که او از این رفتار شما خسته و دلزده می گردد. در نهایت اگر انتخاب کرد که ترک تان کند، مقصر خودتان هستید.

به همسرتان اجازه نمی دهید با دوستانش بیرون برود

اگر دوست ندارید همسرتان با دوستانش ملاقات کند، چون می ترسید او با بودن در کنار یک نفر دیگر لحظاتی را خوش بگذراند، پس واقعا حسودید.

شما خودتان دوست دارید به درخواست و اجبار همسرتان، دست از معاشرت با دوستان خود بردارید؟ مطمئنا نه. اگر شما اجازه نداشته باشید دوستان خود را ببینید حتما احساس بدی پیدا می کنید، مخصوصا اگر بدانید که دوستی های تان هیچ مشکل و ایرادی هم ندارد.

دوست ندارید همسرتان با جنس مخالفش حرف بزند

طبیعی است که همه ما با افرادی از جنس مخالف خود برخورد و تعاملاتی داریم، مگر اینکه ما را در کیسه ای حبس نمایند! شما نمی توانید جلوی ملاقات و آشنایی همسرتان با آدم های جدید را بگیرید. در ضمنً اجتناب از جنس مخالف، برای همسرتان نیز رفتاری ناسالم است.

اگر با دیدن همسرتان در حال صحبت کردن با جنس مخالف عصبانی می شوید، پس وقت آن است که طرز فکر و رفتارتان را ارزیابی کنید.

فعالیت های همسرتان را در شبکه های اجتماعی کنترل می کنید

بله این خیلی خوب است که شما و همسرتان پسورد های اکانت همدیگر را بدانید تا چیزی بین تان مخفی نماند، اما چیزی که خوب و درست نیست، مخفیانه چک کردن فعالیت های همسرتان در شبکه های مجازی است، مثلا اینکه او چه کسانی را فالو می نماید، چه پُست هایی را لایک می نماید یا چه کامنت هایی می گذارد.

اگر چنین کار هایی می کنید، پس باید بدانید که کج خیالی شما بر شما غلبه نموده است. باید این رفتار را متوقف کنید، زیرا ذهن تان را پُر از شک و تردید و کینه ورزی می نماید و آسیب جدی به رابطه تان خواهد زد.

نسبت به هر کسی که برای پُست های همسرتان کامنت می گذارد شک دارید و در خصوصش کنجکاوی می کنید

این ویژگی شما نیز مانند مورد قبلی علامتی از کج خیالی و بد گمانی است. وقتی در خصوص هر کسی که برای پُست های همسرتان کامنت می گذارد یا آن ها را لایک می نماید دچار بد گمانی می شوید و در خصوصش کنجکاوی می کنید، پس یعنی خودتان را متقاعد نموده اید که همسرتان به شما خیانت می نماید. شما به هر کسی که به هر صورتی با همسرتان تعاملی دارد حسادت می کنید.

البته این خیلی خوب است که مهارت کارآگاهانه خوبی داشته باشید و شم تان قوی باشد تا آسیب نبینید و فریب نخورید، اما اگر همسرتان در واقع فردی وفادار به شما باشد چطور؟ در این صورت فقط وقت و انرژی تان را صرف هیچی نموده اید!

همواره همسرتان را متهم به خیانت می کنید

اگر نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید و همسرتان را به خیانت متهم می کنید پس نشان می دهید که به شدت حسودید. اگر مدام به وفاداری همسرتان شک می کنید نمی توانید رابطه تان را سالم بدانید.

بی اعتمادی یکی از علامت های یک رابطه ناسالم و ناپایدار است. در واقع وقتی اطمینان وجود نداشته باشد، عشق و علاقه ای هم وجود ندارد؛ بنابراین اگر نمی توانید به همسرتان اعتماد کنید، باید از خودتان بپرسید آیا هنوز هم دوست دارید به این رابطه ادامه بدهید؟

همسرتان اجازه ندارد بدون شما جایی برود یا تفریحی بکند

اگر به همسرتان اجازه نمی دهید بدون شما جایی برود پس آشکارا حسود و بی اعتمادید. این کار شما نشان می دهد به خودتان هم اطمینان ندارید. به همین دلیل می ترسید همسرتان در جای دیگری بدون شما خوش باشد و ممکن است دیگر به شما برنگردد. این مشکل نه فقط رابطه تان را نابود می نماید بلکه با ریشه ای که در درون خودتان دارد، اعتماد بنفس تان را از بین می برد.

وقتی همسرتان پیش شما نیست مدام با او تماس می گیرید تا بینید کجا و با چه کسی است

آیا هر وقت همسرتان پیش شما نیست دچار استرس و بیقراری می شوید؟ اگر مدام باید چک کنید همسرتان کجا و با چه کسی است پس آدم حسودی هستید. بدتر این که از همسرتان بخواهید ثابت کند همین الان کجاست و چه می نماید! هر چه زودتر عادت تان را اصلاح کنید تا روزی نرسد که از اینکه همسرتان شما را ترک نموده تعجب کنید.

چگونه حسادت ناسالم تان را کنار بگذارید

هر چند کمی حسادت می تواند رابطه تان را هیجان انگیز و گرم کند، اما زیادی اش دردسرساز است و موجب انواع سوء تفاهم ها، جنگ و جدل ها و خستگی و دلزدگی در رابطه می گردد؛ بنابراین باید راه هایی پیدا کنید تا حسادت ناسالم تان را ترک نموده و رابطه ای سالم تر با همسرتان برقرار کنید.

قبول کنید که حسودید

گاهی افراد منکر این می شوند که حسودند و نمی خواهند این ویژگی بد خود را قبول نمایند، چون دوست ندارند ضعیف به نظر برسند. اما شما باید بدانید که واقعا چه احساساتی دارید. شاید بتوانید موقتا حسی در درون تان را نادیده بگیرید، اما همواره پیروز نخواهید بود و بالاخره جایی، کنترل از دست تان خارج می گردد. پس با خودتان روراست باشید و بپذیرید که دچار حسادت ناسالمی هستید.

دلایل پنهان حسادت تان را بفهمید

وقتی قبول کردید حسادت ناسالمی دارید وقت آن است که عواملی را که باعث می شوند به این شدت حسادت کنید پیدا کنید. مثلا آیا حسود هستید، چون همسرتان همکاران زیادی از جنس مخالف خود دارد؟ آیا دلیل حسادت تان این است که همسرتان با همه خوب و صمیمی رفتار می نماید؟ یا شاید هم احساس می کنید همسرتان خیلی جذاب و مورد توجه است و شما به اندازه او جذاب نیستید؟ اول دلیل حسادت تان را پیدا کنید تا بتوانید قدم بعدی را بردارید.

احساساتتان را نشان دهید

اگر بتوانید احساسات خودتان را بشناسید، می توانید در خصوص آن ها با همسرتان حرف بزنید. وقتی احساسات خود را بروز می دهید آرام و خونسرد باشید تا سوء تفاهم ایجاد نکنید یا قضیه پیچیده تر نگردد. اگر احساس خود را به درستی بروز ندهید همسرتان ممکن است فکر کند شما بی منطق هستید. به هر حال دلیل حسادت تان هر چه که هست باید بتوانید خوب درموردش حرف بزنید و خوب به هم گوش بدهید تا به نتیجه برسید.

در خصوص چیز هایی که ناراحت تان می نماید با هم توافق هایی انجام دهید

اگر مثلا از این ناراحتید که چرا همسرتان مدام با همکاران جنس مخالفش حرف می زند یا ملاقات هایی دارد، پس احتیاج دارید سر این که چه چیز هایی را در این روابط می پسندید و چه چیز هایی را نه، با هم توافق کنید. نرمش و انعطاف از جانب هر دو طرف ضروریست.

بیشتر اطمینان کنید

ملاقات با آدم های جدید برای هر دوی شما اجتناب ناپذیر است. شما نمی توانید به همسرتان دیکته کنید با چه کسانی آشنا بگردد و با چه کسانی نه، اما می توانید سر اصولی که در روابط با دیگران می پسندید و به آن ها معتقدید با هم توافق کنید. به خودتان و به همسرتان اطمینان داشته باشید، حتی اگر نمی بینید کجاست و چه می نماید باز هم باید آن قدر به خودتان اطمینان داشته باشید که باور کنید او همواره به شما فکر می نماید و آن اندازه برایش مهم هستید که می داند اگر کار ناشایستی بکند شما چه احساسی خواهید داشت و چقدر آزرده خواهید شد.

زیاد فکر و خیال نکنید

گاهی زیاد فکر و خیال کردن آنقدر در وجودتان ریشه می دواند که جزئی از شخصیت تان می گردد. اما یادتان باشد که زیاد فکر کردن باعث می گردد مسائلی در ذهن تان ایجاد کنید که در واقع وجود ندارند. اگر در ذهن تان در خصوص کار هایی که همسرتان ممکن است دور از چشم شما انجام دهد خیال پردازی کنید، به جایی می رسید که احساس خشم و حسادت و افسردگی خواهید کرد. همچنین همسرتان هم از اینکه باید همواره توضیحات غیرضروری به شما بدهد خسته خواهد شد. پس سعی کنید آنچه را که در ذهن تان می گذرد کنترل کنید. فکر بکنید، اما منطقی باشید.

بنویسید

وقتی هیجان و احساس منفی ناشی از حسادت تان در اوج خودش است، نمی توانید پیش همسرتان بروید و سرش داد بزنید و او را متهم کنید صرفا به این دلیل که نمی توانید خشم تان را فروبنشانید. شما احتیاج به آرام شدن دارید و یکی از راه های آرامش برای شما این است که در خصوص احساسات تان بنویسید. بنویسید و بنویسید تا آرام شوید.

اعتماد بنفستان را بیشتر کنید

هر چند ضعف اعتماد بنفس همواره هم علت حسادت فرد نیست، اما یکی از معمول ترین ریشه های حسادت است. برای خودتان ارزش قائل باشید و هرگز تصور نکنید لیاقت همسرتان را ندارید یا او از شما خیلی بهتر است. یادتان باشد که شما منحصربفردید.

از یک دیدگاه متفاوت بهره ببرید

سعی کنید با دوستان صمیمی خود که به آن ها اعتماد دارید حرف بزنید. احساس تان را پیش آن ها بیان کنید و از آن ها بپرسید آیا طرز فکرتان منطقی است. شنیدن نظرات یک نفر دیگر که دخالتی در رابطه شما و همسرتان ندارد، در خیلی از مواقع می تواند ذهن تان را باز کند. شاید با یاری او بتوانید چیز هایی را ببینید و درک کنید که قبل به آن ها بی توجه بوده اید.

انتقامجویی نکنید

گاهی خشم و دلخوری باعث می گردد غیرمنطقی شوید و فقط دل تان بخواهد از همسرتان که باعث حسادت و حس بدتان شده انتقام بگیرید؛ بنابراین دست به کار هایی می زنید که همین حس بد را در همسرتان را نیز ایجاد کنید. اما نه تنها مسئله ای را حل نمی کنید بلکه همه چیز را بدتر هم می کنید. انتقام دریافت هرگز یک راه حل نیست؛ یک راه حل منطقی پیدا کنید.

به عشق و علاقه تان رنگ و بوی تازه ای بدهید

گاهی وسوسه می شوید یک تصمیم فوری بگیرید که باعث تاسف تان در آینده خواهد شد. به جای اینکه به مشاجره و تهمت زدن و جدایی فکر کنید، سعی کنید حس خوب تان را نسبت به هم تقویت کنید. محبت و مهرورزی های تان را بیشتر کنید، همسرتان را غافلگیر کنید و به او نشان بدهید برای شما مهم است. کاری نکنید که حسادت را در وجود همسرتان برانگیخته کند.

عاقل و بالغ باشید

شما بچه نیستید، بلکه یک فرد بالغ و بزرگسال اید و می دانید همواره راه های بهتری برای حل مسائل در یک رابطه وجود دارد.

منبع: inspiringtips